سرویس اقتصاد مشرق - ۵ اردیبهشت ماه ۹۶ و در اوج دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، حسن روحانی که آن زمان ریاست دولت وقت را نیز برعهده داشت، بازهم به شیوه انتخابات سال ۹۲، سخن از وعده ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات کشور به میان آورد.
روحانی که برای ضبط برنامه تبلیغات انتخاباتی خود به ساختمان سازمان صداوسیما رفته بود در پاسخ به سوالی در خصوص برنامههای خود در صورت انتخاب گفته بود:
برنامه مدون ۴ سالهای برای بهبود وضع تولید و اشتغال و حل مشکل رکود دارد و در عین حال در خصوص رونق اقتصادی نیز در این برنامه وجود دارد، در عین حال بازهم یک برنامه ۱۰۰ روزه خواهم داشت.
حال پس از گذشت ۲۰۰ روز از زمان اعلام وعده این برنامه و همچنین ۱۰۰ روز از آغاز بهکار دولت، سوال اصلی که این میان مطرح میشود این است که وعده ۱۰۰ روزه به کجا رسید؟ و آیا در روزهای پس از روی کارآمدن دولت دوم روحانی تاکنون وضع معیشت و زندگی مردم بهتر شده است یا خیر؟
پاسخ به این سوال را میتوان از دو زاویه بررسی کرد.
قسمت اول مربوط میشود به مشکلات مردم که تقریبا همانهایی که پیش از انتخابات بود هماکنون نیز وجود دارد و در بهترین حالت میتوان گفت اگر بهبود نیافته، وخیمتر نشده است.
پیش از انتخابات کشور با مشکلاتی نظیر بیکاری و تورم و رکود اقتصادی دست و پنجه نرم میکرد. امروز نیز به گواه واقعیتهای اجتماعی و آمارهای موجود همین روند ادامه دارد.
همچنان قیمت کالاها بالا میرود، واردات بی رویه همچون آواری بر سر کارگاهها و کارخانهها ویران میشود و لشکر بیکاران و کارگران در شرف بیکاری اضافه.
پارامترهای کلانتر اقتصاد ایران نیز کمافیالسابق از ترس اخم دشمن و تحریم او با احتیاط و آهسته تغییر میکنند. صادرات نفت علیرغم ادعاهای مسئولان دو برابر نشده و هیچ بعید نیست با تداوم دیوانگیهای دولت آمریکا کاهش یابد. قیمت نفت هم که متاسفانه بعد از گذشت چندین سال هنوز اقتصاد ایران وابسته به آن است نیز بسیار لغزان بوده و بازهم دور از انتظار نیست که طرف آمریکایی با همکاری شاهزاده خیالپرداز سعودی که سودای تاج و تخت پدر را دارد، بازهم سناریوی قبلی کاهش قیمت نفت را دنبال کند.
سرمایهگذاری خارجی هم علیرغم اعلام رقمهای نجومی توسط دولتیها حال خوشی ندارد و همین اندک سرمایههای وارد شده به کشور نیز بسیار لرزان است و وابسته به تصمیم جدید دولت آمریکا درباره برجام.
همچنین با گذشت بیش از ۴ سال از روی کارآمدن دولت روحانی همچنان مشکل متقاضیان مسکن مهر که پول خود را به امید خانهدار شدن پرداخت کرده اما با کمکاری وزیر مسکن میلیاردر دولت از خانهداری به کارتنخوابی رسیدهاند نیز ادامه دارد.
از سوی دیگر، مشکلات مال باختگان و سپرده گذاران موسسات مالی و اعتباری، مشکلات مالباختگان پدیده، وضعیت نابسامان فارغالتحصیلان دانشگاه صنعت نفت و بسیاری از مشکلات دیگر همچنان ادامه دارد.
اما پاسخ دوم به این سوال این است که دولتی ها با توسل به آمارهای نه چندان حقیقی از وضعیت جامعه و مخصوصا مسایل اقتصادی و معیشتی، چنان مدینه فاضلهای را برای مردم به نمایش میگذارند که برای بسیاری این سوال پیش میآید که چه کسانی اطلاعات اقتصادی را به صورت وارونه در اختیار رئیسجمهور قرار میدهند؟
این مطالبی که مطرح شد تنها بخشی از مشکلات روزمره مردم تنها در حوزه اقتصادی است که نه تنها پس از انتخابات و شروع دولت بهبود پیدا نکرده بلکه همچنان ادامه یافته است. سایر حوزهها نظیر مسایل سیاست داخلی و خارجی و عاقبت پرونده های کلانی نظیر برجام و .. نیز مطلبی جدا میطلبد. اما همین میزان نیز بدان معناست روحانی این دور نیز از آزمون صحت در بیان وعده ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات سربلند بیرون نیامده است.
او البته پیش از این و قبل از انتخابات سال ۹۶، دادن وعده حل مشکلات در ۱۰۰ روز توسط خود در سال ۹۲ را دروغی بزرگ خوانده بود که رسانه ها به او نسبت دادند. روحانی گفته بود:
«مگر کسی عقل نداشته باشد که بگوید ۱۰۰ روزه مشکلات را حل میکنم. این دروغ بزرگی است که برخی آدمهای مخرب آن را تکرار میکنند.»
حال خوب است ایشان به صورت شفاف و صریح برای مردم توضیح دهند در ۱۰۰ روز گذشته تا چه حد در بهبود اوضاع اقتصادی مردم موفق بودهاند؟